سلام بچه ها

خیلی خیلی دلم گرفته . از همه چی! از روزگار -ُ از بی معرفتی -و ...

از تنهایی ...

خدایا کمکم کن و صبر بر غم هایم ده که خسته ام از غصه های بی جهتم .

دلم بهونه ای دارد که خود نمی داند چیست !

به قول یه بنده خدایی بی خیال .

راستی دوران برزخی دانشگاه ام تموم شد .

دوران خستگی و نگاهها ی عجیب و غریب تمام شد .

از ته قلب امیدوارم کسی گرفتار نشود .

آخرین روز دانشگا هم یه خاطره خوب دارم . اونم از لطف و کرم خدا و امام زمانم (عج) است. وگرنه ما را چه به خاطره خوب!!!

تو امتحان آخری با توجه به این که روز قبلش امتحان داشتم و بدتر از اون یه خبر فوق العاده بد رسید و بیماری که دارم هیچی درس نخوندم . صبح که رفتم دانشگاه می خواستم درس را حذف کنم ولی بچه ها نگذاشتند . صبحم از در خونه آمدم بیرون گفتم خدایا امتحان آخریم تو دانشگاه یا امام زمان (عج) به فریادم برس .

رفتم سر جلسه نشستم اولش سه چهار تا سوال جواب دادم . بد یکی یکی جواب آمد تو ذهنم و همه را جواب دادم .

تو همون روز از یکی باید خداحافظی می کردم . اونم تلفنی و حرف زدن با اون برام خیلی سخت بود .

چهار - پنج تا اس ام اس دادم .

تا اس ام اس آخری که نمیدونم خودم که ننوشتم . گویا کسی دیگر برام نوشت . لحظات عجیبی بود . متن اس ام اس این بود : خدا بگذره ما همه وسیله ایم .

تا این که رفتم مشهد . به این جمله خیلی فکر کردم . خیلی توش نکته نهفته است .

بچه ها همه کاره خداست و ما تنها ابزارهای او هستیم . چون با توجه با اتفاقاتی که مربوط به اون شخص می شد . می تونست خیلی کارها نشه و خدا آنها را سر راه من گذاشت . خیلی دوست دارم حکمت کار خدا را بفهمم.

خلاصه این که من کمک کسی را در تاریخ ۴/۱۱/۸۹ در زندگیم حس کردم.

ممکنه داستان ساده باشد ولی هم واقعی بود و هم برای من خیلی موضوع مهم بود.

خدا بگذره ما همه وسیله ایم.

ممنون که کمکم کردی.

آیا تو مولایم مهدی (عج) بودی؟

قلبم که میگه تو بودی. چون تو را صدا کردم.

هر کس که بودی دوست دارم.

میثم محمدی

اللهم عجل لولیک الفرج